پوزش پذیرفتن (وَ عا) قبول پوزش کردن. بحل کردن. بخشیدن: چو بشنید ازو بهمن نیک بخت نپذرفت پوزش، بر آشفت سخت. فردوسی ادامه... قبول پوزش کردن. بحل کردن. بخشیدن: چو بشنید ازو بهمن نیک بخت نپذرفت پوزش، بر آشفت سخت. فردوسی لغت نامه دهخدا
پوزش پذیرفتن قبول معذرت کردن بحل کردن بخشیدن ادامه... قبول معذرت کردن بحل کردن بخشیدن تصویر پوزش پذیرفتن فرهنگ لغت هوشیار